به مناسبت محرم و
همزمانی این شماره با تبلیغ ایام عزای سیدالشهداء (علیه السلام)، بسته
پیشنهادی این شماره منبر مکتوب دهه اول با موضوع "آخرین دعای امام حسین
(علیه السلام)" تقدیم حضورتان می گردد:
مجلس هشتم
شب هشتم/ روضه ی حضرت علی اکبر علیه السلام
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین وصلّی الله علی سیدنا و نبینا أبی
القاسم المصطفی محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیّما بقیة الله فی
الأرضین و لعنة الله علی أعدائهم أجمعین
دلم خوش
است که عمری به پای گل زارم مباد
آن که برون افکنی ز گلزارم
چگونه
باز بخوانم تو را که میبینم تو
خوب تر ز گل هستی و من کم از خارم
دو قطره
اشک خجالت هزار کوه گناه کرامتی
که همین است جنس بازارم
محبت تو
نیاید مرا ز دل بیرون اگر
کُشند به تیغ و کِشند بر دارم
به چشم
پادشهان ناز میکند پایم که
خاک کوی غلامان حضرت یارم
به فرض
هم که برانی مرا ز خویش هنوز از
این که نام تو بردم به تو بدهکارم
پر از
غمم به تهی دستیام نگاه مکن مگو
که هیچ ندارم، ببین تو را دارم
دلدار
منی یابن زهرا ـ تو یار منی یابن زهرا
ترسم که
بیایی تو و من زنده نباشم
کاری بکن
ای دوست که شرمنده نباشم
ای تاج
سرم یابن زهرا ـ من منتظرم یابن زهرا
برای سلامتی و تعجیل ظهورشان صلوات ختم کنید.
برای این که مجلسمان بدون گفتن مسأله نباشد امشب این مسأله
را یادآور شویم که انسان اگر یک وسیله ای را و یا پول پس انداز شده ای را خمسش را
پرداخت کرد و دوباره تا سال آینده همان روزی که سال خمسی اش است، مثلاً هشت محرم
سال خمسی من است، این کتاب را هم استفاده نکردم خمس گرفته است، فردا خمسش را می دهم
باز تا هشت محرم سال دیگر هم استفاده نمی کنم بر فرض؛ آیا دوباره لازم است خمس
بدهم؟ نه! فرمودهاند: «المخمّس لا یخمّس» آن که یک بار خمسش داده شده است، دیگر
دادن خمسش واجب نیست. خداوند ما را با انجام وظائف شرعی مان آشنا کند.
بحثمان آخرین دعای امام حسین بود. «اللهم أنت متعالی
المکان، عظیم الجبروت...» رسیدیم به این عبارت: «وأفزع إلیک خائفاً» به تو پناه میبرم
در حالی که ترس دارم و خوف دارم. به مناسبت، در ارتباط با این عبارت گفتیم: امام
هر عصری مفزع است، پناهگاه است.
اما امشب! خوف از خدا از بالاترین ثروتهای معنوی است؛ اگر کسی
خداترس بشود در امور معنوی به بالاترین درجات میرسد