نشریه‌ی الکترونیکی مؤسسه علمی فرهنگی امام هادی

  • ۰
  • ۰


نقش عناصر تاریخی در تبیین عقائد اهل بیت با تاکید بر آموزه امامت

 

از حدود یکصد سال پیش تاکنون ـ خصوصاً در دو سه دهه اخیر ـ در حوزه اندیشه شناسی شیعه، برخی افراد و جریان های نوگرای مسلمان و غیر مسلمان سعی نموده اند تا با انجام پژوهش هایی نقادانه بنیان های اندیشه شیعه در دوره حضور امامان را برآمده از پدیده های تاریخی معرفی نمایند و از این رهگذر استناد پاره ای از بنیان های معرفتی شیعی به کتاب و سنت نبوی را نفی کنند. در این نگاه آنچه شیعیان در دوره های مختلف و از ابتدای پیدایش بدان معتقدند، دستِ کم در آن قسم که با دیگر مسلمانان هم سو نیستند، ساختگی و مبتنی بر تلاش های آنان برای حفظ جایگاه خود در عرصه های گوناگون بوده که نمونه آن موضوع امامت و بهره مندی جانشینان پیامبر از علم، عصمت و منصوص بودن ایشان است.

  • ۰
  • ۰



حجة الاسلام و المسلمین علیرضا بهرامی

پژوهشگر پژوهشگاه قرآن و حدیث


دوره امامت امام صادق (علیه السلام) یکی از نقاط طلایی حیات علمی و فرهنگی شیعه به شمار می رود. جامعه شیعه که دوره جدید شکل گیری خود را از زمان امام باقر علیه السلام آغاز کرده بود، در این دوره شکوفایی بالنده خویش را تجربه کرد.

اما اتفاقات و جریاناتی که باعث تردید و انحراف برخی معتقدین به امامت امام صادق علیه السلام پس از شهادت ایشان در پذیرش امامت امام کاظم علیه السلام شد، نقطه درنگی در جریان شیعه به شمار می­رود.

همزمانی این حوادث با تحولات سیاسی، فکری ـ فرهنگی و گرایشات درون مذهبی انحرافی؛ مطالعه پیامدهای این تحولات بر این چالش را ضروری می­سازد.

پایان نامه «چالش های عقیدیت جریان امامت پس از شهادت امام صادق علیه السلام» به مطالعه این اتفاقات و راهبر امامان شیعه برای حل شبهات و چالش های جانشینی امام پرداخته است.

فصل اول این نوشتار به کلیات پرداخته و در فصل دوم به زمینه های سیاسی، فرهنگی و فکری بیرونی و درون مذهبی و میزان تأثیر هر یک از این عناصر در تقویت چالش اشاره شده است.  

دولت عباسی که پیدایش خویش را مرهون بهره­ برداری زیرکانه از احساسات ضد اموی جامعه اسلامی و به ویژه دوستداران اهل بیت علیه السلام می­دید، طراحی خاصی برای تثبیت حکومت و گسترش سیطره بر همه جغرافیای جهان اسلام در پیش گرفت. ایشان در دوره اول حیات حکومتشان با استفاده از ابزارهای متعددی همه گرایش­های سیاسی و فکری پرطرفدار آن روز را به سمت خویش متمایل ساختند و از به کاربستن همه ابزارهای ممکن برای مشروعیت بخشی و تحکیم جایگاهشان دریغ نورزیدند. مجموعه اقدامات سیاسی، عقیدتی و فرهنگی ایشان در دوره شکل­گیری و تثبیت، شبهاتی را پیرامون مسأله امامت و حوزه­های پیرامونی آن پدید آورد. از جمله عناصر مؤثر دیگر در این بحث بنی الحسن و ادعاهای گوناگون ایشان در حوزه امامت است که تأثیر خاصی در افکار معتقدان به امامت شیعی گذاشته است. همچنین در این فصل از تأثیرات جریانات فکری و فرهنگی مانند معتزله، بیت الحکمة، عقیده مهدویت و ... سخن به میان آمده است و میزان تأثیر افزاینده این عوامل در شبهه آفرینی مسیر جانشینی امام مورد توجه قرار گرفته است.

فصل سوم رساله به مطالعه معیارهای جانشین امام و آسیب شناسی شناخت این معیارها پرداخته است. مطالعه روایات معصومین نشان می­دهد طراحی ویژه اهل بیت علیهم السلام به گونه­ای صورت گرفته که در زمان بروز چالش اصول شناخت امام در اختیار مردم است. نص، علم و ودائع امامت از جمله ابزارهای رفع حیرت است. برخلاف باور عمومی مبنی بر خود معرفی امام، و تعالیم اهل بیت به همراه خواص اصحاب، تأثیر گذاران اصلی صحنه چالش هستند.

فصل چهارم، مطالعه نهاد امامت و کارکردهای آن را پیش روی خوانندگان قرار می دهد.

امامت در تعریف برگزیده این فصل، نهادی الهی است که تدبیر امور جامعه را با اتصال به منبع اصلی هدایت بر عهده دارد. کسب معرفت و فهم مصالح و مفاسد دین و دنیا، مسأله مهمی است که وجود حجت الهی در جامعه را ضروری می­سازد. از سوی دیگر نیاز و همراهی همیشگی بشر با عنصر هدایت، پرسش از وجود راهنما را تقویت می­کند. نقش نهاد امامت در کنترل لغزش­ها و انحرافات کارکرد مهم دیگری است که روابط میان مؤمنان را تنظیم کرده و عقاید ایشان و دین خدا را در میان مردم راهبری می­کند.

این پایان نامه با راهنمایی استاد حجت الاسلام و المسلمین سید محمد کاظم طباطبایی و مشاوره حجت الاسلام دکتر علی راد در تاریخ دهم تیرماه 1390 با رتبه عالی و نمره 19/25 در دانشگاه قرآن و حدیث دفاع شده است.

 

  • ۰
  • ۰

حجة الاسلام و المسلمین علیرضا بهرامی

پژوهشگر پژوهشگاه قرآن و حدیث

 

درآمدی بر معرفی پایان نامه های حوزه ­ی اصالت و  قدمت معارف شیعی[1]

 

هویت فکری ـ فرهنگی شیعه و تهاجم­ های پر دامنه دشمنان بر اصالت این تفکر، قدمتی به طول حیات مسلمانان دارد. امواج شبهه علیه اصالت شیعه و منابع نخستین میراث شیعه که با هدف خدشه در منابع اصیل معرفتی شیعه آغاز شده بود در عصر حاضر به نمایشی تمام عیار برای پوشالی نشان دادن این هویت تبدیل شده است.

اولین شبهات این موج در قالب خدشه در منشأ تشیع و بازگشت آن به خرافه گرایی­ های ادیان پیشین و آراء عرفانی و غالیان قبل از اسلام توسط خط معتزلیان آغاز شد و به مناقشه در مبانی معرفتی شیعه و منابع اولیه آن گسترش یافت و سرانجام در عصر حاضر مجموعه ­ای از این شبهات به دست­آویزی برای منتقدان سلفی تبدیل شده است. [2]

یکی از مهم­ترین عرصه ­های این تهاجم، تلاش گسترده برای کاستن از حجم و غنای میراث روایی به صورت نمایش ناکارآمدی این میراث با تضعیف بخش عمده­ ای از آن ظهور یافته است. گو آنکه ناخود آگاه نگاه حداقلی به این میراث به حوزه داخلی شیعه نیز سرایت کرده است. این نگاه حداقلی بر پایه برداشت مدرسه­ ای از گزارشات رجالی و فهرستی شیعه و بدون توجه به اصول و مبانی حاکم بر دریافت و انتشار میراث حدیثی ایشان صورت گرفته است.

این در حالی است که شیوه ی میراث پژوهی نسل ­های نخستین اصحاب امامیه و روند تبدیل آن به میراث مکتوب منتقل شده به نسل ­های بعدی نشان می­ دهد مراحلی همچون کتابت، سماع و قرائت در این انتقال نقش اساسی داشته و پدیده ­ای همچون عرضه حدیث، کامل کننده این چرخه به شمار می­ رود.[3] نمونه گویای نهادینه بودن شیوه مرحله ای کتابت، سماع و قرائت، گفتگوی احمد بن محمد بن عیسی (بزرگ شیعیان قم، از اصحاب امام رضا، امام جواد و امام هادی علیهم السلام) با حسن بن علی وشاء (از اصحاب برجسته امام رضا علیه السلام) برای اجازه کتاب علاء بن رزین (از اصحاب امام صادق علیه السلام و از راویان و مصاحبان محمد بن مسلم) است. جمله حسن بن علی وشاء که «لو علمت أن هذا الحدیث یکون له هذا الطلب لاستکثرت منه؛ اگر می­دانستم برای این احادیث، این اندازه طالب وجود دارد، بیشتر از این ها می اندوختم.» سنت حدیثی شیعه را بازگو می­ کند. [4]

اگرچه اصرار بر وسواس شدید ائمه و اصحاب ایشان بدین معنا نیست که هیچ روایت ضعیفی به مجموعه میراث مکتوب شیعه راه نیافته است، اما این دقت، لزوم مواجهه عمیق با متون موجود و واکاوی چرایی انعکاس یکایک گزارشات منتقل شده را برای حداکثری از میراث حدیثی شیعه ضروری می ­سازد.[5]

موضوع دیگری که مطالعه دقیق میراث حدیثی ـ کلامی شیعه را حتمی می­ سازد اثر پذیری توصیف و تبیین معارف شیعه از ظرفیت ­ها و محدودیت ­های حاکم بر جامعه است. این شرایط گاه عالمان شیعه را به این مطلب سوق داده که از بیان حداکثری در موضوعات عقیدتی به توصیفی که معارضه جدی گروه­ های مقابل را به دنبال نداشته باشد و در عین حال مخالفتی با اصول و مبانی نیز نداشته باشد منتقل شوند. مثال روشن این مدعا مسأله «بداء» است که شیخ مفید آن را همسان تلقی عموم مسلمانان در مسأله «نسخ» تفسیر می­ کند[6].

واکاوی جریان­ های شیعی در قرون نخستین نشان می­ دهد که دو طرز تفکر در میان اصحاب ائمه در قالب اجتهاد متن محور و یا نظریه پردازی در فضای گفتمانی با مخالفان به اقتضاء بُعد جغرافیایی منطقه نسبت به حضور معصوم تصویر می ­شود.[7] این دو اندیشه ـ علی رغم تفاوت­ ها و حتی تقابل­ هایی که گاه گزارش آن در منابع نخستین قابل پی ­جویی است ـ تحت عنوانی عام که شاید بتوان آن را «تربیت اجتهادی ائمه» نام گذاری کرد، قابل جمع است. باور ما بر آن است که این طرح از طرفی راهکاری عمیق برای حفظ شیعه و پیشوایان ایشان در دوره سخت حکومت ­های معارض و در مواجهه اندیشه­های مقابل بوده و از سویی دیگر امکان انتقال اندیشه­ اصیل مدرسه اهل بیت (علیهم السلام) را با تبیین عمیق و تأمل ژرف میسر می­ کرده است. رهیافت­ ها و آسیب ­های هر کدام از این دو تفکر و اثرات آن در مدارس حدیثی و کلامی شیعه در قرون متعدد قابل پیگیری و مطالعه می باشد. نکته­ ای که همچنان مطالعات پژوهشگران را پویا و مستمر قرار می ­دهد آن است که هنوز منابع هر دو اندیشه فراروی ایشان قرار دارد، یکی در قالب متون متعدد کلامی حوزه­ های بغداد و حله و ... و دیگری در منابع روایی مدرسه­ های کوفه و قم. 

پژوهش پیرامون این اندیشه در طی سالیان اخیر از سوی تعدادی از اساتید صاحب نظر در میراث حدیثی و تاریخ تفکر شیعه مورد توجه و پی جویی قرار گرفته است. این اساتید با طرح موضوعاتی مرتبط، تلاش برای تکمیل قطعات پازل این اندیشه را آغاز نموده ­اند.

در همین راستا پایان نامه­ هایی با عنوان بازخوانی اندیشه حدیثی ـ کلامی برخی اصحاب برجسته امامیه در مدرسه کوفه و شماری از دانشمندان بنام مدرسه حدیثی قم در قالب یک کلان پروژه پیشنهاد شده که تعدادی از آن ها مراحل تدوین و دفاع را نیز پشت سر گذاشته­ اند. پایان نامه ها و مقالاتی نیز به بررسی و تطور برخی موضوعات مهم در عقاید شیعه پرداخته و در دانشگاه های مختلف حدیثی دفاع شده و در مجلات علمی معتبر به چاپ رسیده­ اند.

 به نظر می­ رسد آشنایی و مطالعه ی این مجموعه برای طلاب علوم دینی و علاقمندان حوزه معارف شیعه می­ تواند زوایای مهمی از اندیشه شیعه را روشن و منتشر سازد و در مسیر تبلیغ، پاسخگوی طایفه ای از شبهات نسبت به فرآیند تاریخ حدیث و عقاید امامیه باشد. با همین هدف به معرفی این مجموعه از پایان نامه ها و مقالات خواهیم پرداخت.  



[1]. مجموعه مطالب ذکر شده در این نوشته برآمده از مباحث اساتید ارجمند، استاد سید علی رضا حسینی و استاد محمدتقی سبحانی می باشد.

[2]. یکی از بارزترین این هجمه­ ها، کتاب «اصول مذهب الشیعة الامامیة الاثنی عشریة عرض و نقد» نوشته ناصر بن عبدالله بن علی القفاری است که عقیده شیعه درباره مصادر اسلام، اصول دین و ... را مورد انکار و نقد قرار داده است.

[3]. عرضه حدیث و عرضه ایمان دو عنوان مهمی است که پیشینه محکمی در تاریخ شیعه دارد. انگیزه ها و مصادیق متعددی برای عرضه حدیث بیان شده از جمله: اطمینان از صدور، آگاهی از تغییر تبدیل یا تحریف، اسباب صدور، فهم مراد، تقیه،  حل تعارض. برای تفصیل بیشتر ن.ک: طباطبایی، سید محمد کاظم؛ تاریخ حدیث شیعه؛ ص 239 به بعد. 

[4]. ن.ک: فهرست نجاشی؛ ص 39 و 40، شماره80.

[5]. شاهد مهم این مدعا عبارتی است که مرحوم خویی از استادش مرحوم نایینی نقل کرده «إن المناقشة فی اسناد روایات الکافی من حرفة العاجز». ن.ک: معجم رجال الحدیث: ج1، ص 81.

[6]. مفید، محمد بن محمد، اوائل المقالات، 80.

[7]. بازخوانی این جریانات در سلسله مقالاتی در مجله نقد و نظر ش 65 تا 67 زیر نظر استاد محمد تقی سبحانی به تفصیل بیان شده است.